سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته دفاع مقدس

[ چهارشنبه 95/6/31 ] [ 4:0 عصر ] [ بابایی ]

برنامه فرهنگی

به مناسبت روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی ،13 شهریورماه برنامه ای با عنوان آشنایی با دانشمندان ،در کتابخانه بصیرت برگزار شد.در این برنامه مختصری از زندگینامه ابوریحان بیرونی و کتاب "ابوریحان بیرونی "تالیف محمود برآبادی برای اعضای شرکت کننده در این برنامه معرفی شد همچنین در پایان کارگاه کاردستی کودکان و نوجوانان در کتابخانه برپا شد و کاردستی توسط شرکت کنندگان تهیه شد.




ادامه مطلب

[ پنج شنبه 95/6/25 ] [ 11:31 صبح ] [ بابایی ]

نقد رمان دشتبان


مخاطب این اثر نوجونان هستند . راوی آن نیز ناصرپسرک نوجوانی است ،‌که سکن قصر شیرین هستند

 و شاهد حمله عراق به  ایران است. راوی  در طی گذراندن حوادث و مشکلات زندگی در پایان داستان

تبدیل به مرد شده است. رشد و مردانگی رادر عمل  اومی شود دید.

اما نقطات ضعف داستان سرایی داستان: داستان  به دلیل طولانی بودن در میانه ماجرا دیگر کشش لازم

را ندارد.ابتدای داستان با آرامش از وضعیت متعادل زندگی می گوید . بعد ناگهان دشمن حمله می کند

 مادر خانواده باردار است. خانواده آواره می شوند . به دره‌ای پناه می برند. و همه چیز به نوعی با خوبی

و خوشی ادامه پیدا می کند . و چند خانواده جنگ زده دیگر هم پیدا یشان می شود . و در آخر یک

فرمانده شجاع می آید و این دو سه خانواده را از وسط میدان ستیز نجات می دهد.

ضعف شخصیت پردازی : مادر خانواده مثل یک پزشک ماهر و یک مادر واقعی همه چز و همه کس را

 زیر بال خود می گیرد. اما  همین قدرت زیاد مادر لطمه به باور پذیری داستان زده است. جالب آنکه

مادر در ابتدای حاملگی در حین فرار از دست تجاوز دشمن دست زیر شکمش می گیرد و راه می رود و

شوهرش کولش می کند، امادر میانه داستان مادر انگار نه انگار که حامله است . از کوه وکمر بالا و پایین

می رود!

جل الخالق ! و در پایان داستان مادر می رود و به خوبی و خوشی  در در پشت جبهه می زاید.


 ناصر قهرمان داستان در حین مواجهه شدن با گرگ و سگ ،‌خانوادهای جنگ زده دیگر ، به سوی بالغ

شدن می رود. در حالیکه کودکان مرز نشین از همان ابتدا  به چشم مرد بهشان نگاه می کنند . در واقع

 آنها مردان  بزرگی هستند که در قامت کوچک. اما پسرک این داستان شبیه بچه های ناز پرورده


شهری است.و در حین حوادث جنگ اندک اندک قد می کشد و بزرگ می شود .

زری: شخصیت زری که اگر اسم لیلی را بر خود می داشت و ما شاهد علاقه کودکانه  ناصر  به او می

 شدیم ، چقدر داستان کشش پیدا می کرد. البته در صفحه آخر داستان باز ناصر به یاد زری اشکی می

ریزد اما وقتی زنده بود خیلی عاشقانه با او  رفتار نمی کرد. . حال زری یک دفعه از صخره افتاد و مرد

. در تقدیرش بود دیگر !!! داستان به فرهاد کوهکن هم عنایتی داشت ،عالی بود

.

اما پدر :  شخصیت پدر قابل باور تر است . او تا آنجا که می شود طبیعی و مرد انه عمل می کند.

جذاب ترین شخصیت این داستان پدر بزرگ است با داستان و اشعار درباره خسرو وشیرین و ادا و اطوار

 خاص خودش . در واقع تنها کسی توانستم در ذهنم بسازم وبا او بسیار همذات پنداری کنم..

نقطه ضعف اصلی این داستان تعلیق ضعیف است. من خواننده از روده درازی پر تفصیل راوی درباره

طبیعت حوصله ام سر می رود .من نوجوان حادثه جویی هستم. پس نتیجه می گیریم که تعلیق تعلیق

 تعلیق همچنان حرف اول رادر جذابیت داستان می زند




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 95/6/17 ] [ 2:15 عصر ] [ بابایی ]

آیین اختتامیه ششمین جشنواره کتابخوانی رضوی استان زنجان

 

آیین اختتامیه ششمین جشنواره کتابخوانی رضوی استان زنجان برگزار شد در آیین اختتامیه ششمین جشنواره کتابخوانی رضوی استان زنجان ار برگزیدگان استانی جشنواره تقدیر به عمل آمد

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان زنجان، آیین اختتامیه ششمین جشنواره کتابخوانی رضوی زنجان، عصر روز یک شنبه سی و یکم مرداد با حضور تعدادی از مدیران دستگاههای اجرایی و مسوولین و کتابداران کتابخانه های عمومی استان در محل سالن اجتماعات کتابخانه عمومی سهروردی زنجان برگزار و از برگزیدگان جشنواره تقدیر به عمل آمد.
 
برگزاری نمایشگاه کتاب از کتابهای مرتبط با فرهنگ و سیره رضوی، قصه گویی در خصوص امام رضا(ع)، شعر خوانی و مولودی خوانی توسط یکی از مادحین شاخص استان، اجرای سرود ملی جمهوری اسلامی ایران توسط گروه موزیک تیپ مستقل 216 زرهی ارتش از جمله برنامه های جنبی این مراسم بود.
امیر علی نیک بخش مدیر کل کتابخانه های عمومی استان در این مراسم، ضمن تقدیر از اقدامات و تلاشهای مسوولین و کتابداران کتابخانه های عمومی به خاطر همکاری موثر در اجرای جشنواره کتابخوانی رضوی، از همکاری و مشارکت دستگاههای اجرایی استان از جمله صدا و سیما، شرکت مخابرات و معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری زنجان در برگزاری و اطلاع رسانی جشنواره قدردانی نمود.
وی با اشاره به حضور قابل توجه زنجانی ها در جشنواره کتابخوانی رضوی گفت: زنجان پتانسیل و ظرفیت های فرهنگی خوبی دارد و حضور گسترده مردم استان زنجان در این جشنواره نویدبخش این موضوع است که می‌توان با داشتن برنامه‌ریزی مناسب در استان جشن کتاب گرفت زیرا استان زنجان همواره در زمینه کتابخانه‌سازی و کتابخوانی رتبه‌های برتر کشوری را داشته است.
نیک بخش سپس با بیان اینکه جشنواره کتابخوانی رضوی از ده روز پیش از دهه کرامت آغاز شد و شرکت‌کنندگان برای شرکت در این جشنواره تا پایان تیر ماه فرصت داشتند تا آثار خود را ارسال کنند، افزود: این مسابقه در سه بخش کودکان، نوجوانان و بزرگسالان با کتاب‌های دوست مهربان کبوترها، اعترافات غلامان و امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) برگزار شد.
مدیر کل کتابخانه های عمومی استان، با اعلام اینکه هشت‌هزار نفر از زنجان در مسابقه کتابخوانی رضوی شرکت کرده بودند، خاطرنشان کرد: هزار و300نفر در زمینه نقاشی، دو هزار و60نفر در بخش نوجوانان، دو هزار و 500نفر در بخش بزرگسالان و دوهزار و 270نفر در بخش خانوادگی جشنواره کتابخوانی رضوی استان زنجان شرکت کردند.
همچنین در این مراسم حجه الاسلام موسوی رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان، ضمن قدردانی از کتابخانه های عمومی به خاطر برگزاری مسابقه کتابخوانی رضوی، اظهار داشت: هرگونه تلاش در راستای معرفی و تبیین فرهنگی و سیره رضوی قابل ستایش است و اقدام نهاد کتابخانه های عمومی کشور در برگزاری جشنواره کتابخوانی رضوی و نهادینه کردن فرهنگ و سیره رضوی در جامعه جای و تقدیر دارد.
موسوی در ادامه ضمن توصیه به مطالعه زندگانی ائمه معصومین، گفت: مطالعه و شناخت روشهای زندگانی ائمه معصومین (ع) راهگشای بسیاری از مشکلات و معضلات می باشد.
وی در پایان گوشه هایی از سیره رضوی و زندگانی امام رضا(ع) را برای حاضرین تشریح نمود.
شایان ذکر است در پایان این مراسم از 36 برگزیده استانی، 8 کتابدار برگزیده استانی ، 8 کتابخانه عمومی فعال در برگزاری جشنواره و همچنین 3 دستگاه اجرایی به خاطر مشارکت فعال در معرفی و اطلاع رسانی برگزاری ششمین جشنواره کتابخوانی استان زنجان با اهدای لوح تقدیر و هدایای ویژه تجلیل به عمل آمده و به هرکدام از برگزیدگان نیز یک نسخه کتاب امام علی ابن موسی الرضا(ع) اهداء شدلازم به ذکر است که امیرحسین قاسملوی از اعضای کودک کتابخانه بصیرت نیز جزو برندگان این جشنواره بودند و تقدیر شدند
 

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 95/6/17 ] [ 2:9 عصر ] [ بابایی ]

کتابهای منتخب شهریورماه

 

خلاصه‌ای از معرفی کتاب‌های کتاب‌خوان شهریور‌ماه


امیرگل‌ها؛ نوشته حسین سیدی؛ انتشارات دفتر نشر معارف؛ تعداد صحفات: 247

امیر گل‌ها جلد دوم از مجموعه چهارده جلدی سیره کاربردی چهارده معصوم علیهم السلام است که جلد اول آن با نام هم نام گل‌های بهاری برنده جایزه کتاب سال حوزه شد و این کتاب نیز کاندیدای کتاب سال ولایت. در این مجموعه سعی می‌شود مسائل مختلف زندگی از دیدگاه اهل بیت بیان شود و هدف این مجموعه پاسخ به این سؤال است که در روزگار امروز و برای انسان قرن بیست و یکم، اهل بیت چگونه می‌توانند الگو باشند و چگونه سبک زندگی ایشان می‌تواند در آشفته بازار زندگی مدرن راهگشای ما باشد.

در این سیره کاربردی بیش از صد موضوع مثل سیمای ظاهری، سیمای باطنی، سبک زندگی فردی و اجتماعی، ارتباط با خدا، دیگران و طبیعت، توصیه های اجتماعی و سیاسی و نظامی و حتی محیط‌ زیست و حقوق مخالفان را شامل می‌شود، برای عموم مردم به ویژه جوانان و نوجوانان نوشته شده است.


جانستان کابلستان؛ نوشته رضا امیرخانی؛ نشر افق؛ تعداد صفحات: 348

رضا امیرخانی در سال 88 سفری چند روزه به افغانستان داشت که حاصل این اتفاق یک سفرنامه با نام "جانستان کابلستان" شده است. این سفر که یک مسافرت شخصی و برای ملاقات با چند دوست افغان و دیدار از شهرهای مهم این کشور بود با ماجراهای غیرمنتظره و جالبی برای این نویسنده همراه شد که این ماجراها گاهی هیجان انگیز است، گاهی طنزآلود و گاهی هم به آشکار شدن حقایق دردناکی می‌انجامد.

در این سفرنامه امیرخانی تنها در محدوده سفرش به افعانستان نمی‌ماند، بلکه به تاریخ و آینده، سیاست و اقتصاد و وقایع روز و گاه موضع بندی درباره اتفاقاتی معطوف می‌شود که این نویسنده همیشه در برابرشان سکوت کرده است.


دشت‌بان؛ نوشته احمد دهقان؛ انتشارات کتاب نیستان؛ تعداد صفحات: 243


دشت‌بان ماجرای یک خانواده روستایی در جنگ است؛ خانواده‌ای که پدر و پدربزرگ در آن دشت‌بان بوده‌اند و در کنار رود الوند نزدیک قصرشیرین زندگی می‌کردند؛ اما جنگ به آن‌ها هجوم می‌آوَرَد و مجبور به فرار می‌شوند و در طول این فرار و ترک دیار، حوادثی پیش می‌آید که باعث می‌شود تا آن‌ها به یک دره و غار پناه ببرند، مدتی آن‌جا می‌مانند و پس از پشت سر گذاشتن حوادثی داستان در اواسط فصل زمستان پایان می‌یابد. راوی این کتاب مثل داستان‌های قبلی دهقان، «ناصر» نام دارد که اتفاقات را در 16 فصل روایت می‌کند.



نویسنده در مورد کتابش این‌گونه بیان ‌می‌دارد که: " «دشت‌بان» روایت، تلاش آدم‌ها را برای زنده‌ ماندن است. در داستان، آدم‌هایی هستند که از یک طرف، با طبیعت مبارزه می‌کنند تا زنده بمانند و از یک‌سو با دشمن پیش ‌رو و این نکته تا پایان کتاب مورد توجهم بوده و شاخصه‌ اصلی آن محسوب می‌شود... در این کار می‌خواستم جنگ را از منظری که تا به حال دیده نشده است، ببینم".

فصل پنجم: سکوت؛ نوشته محمدرضا بایرامی؛ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تعداد صفحات:172

این داستان در قالب پنج فصل برای مخاطبان گروه‌های سنی «د» و «هـ» نوشته شده است.

نویسنده می‌کوشد تا مراحل زندگی یک جوان 17 ساله را از قبل از انقلاب تا پیروزی انقلاب را به تصویر بکشد.

 




ادامه مطلب

[ چهارشنبه 95/6/17 ] [ 2:1 عصر ] [ بابایی ]

سالروز ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س

لباس یاس بر تن کرد زهرا / کنار دست او بنشست مولا

محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت / غلط گفتم بلی نه یا علی گفت . . .

Image result for ?تصاویر برای روز ازدواج حضرت علی?‎

خواستگاری حضرت علی از فاطمه (س)

حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) روایت می کنند: یغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم به من فرمود:یا علی! گروهی از مردان قریش راجع به فاطمه ی زهراء سلام الله علیها مرا مورد عتاب قرار دادند و گفتند:ما خواستگار فاطمه بودیم و تو نپذیرفتی، اکنون او را به علی بن ابیطالب دادی.

من گفتم:به خدا قسم، من فاطمه را از شما رد نکردم و او را تزویج ننمودم، بلکه خدا خواستگاری شما را نپذیرفت و فاطمه را برای علی تزویج کرد؛ زیرا جبرئیل بر من نازل شد و گفت،خدای تعالی می فرماید:اگر من علی را خلق نمی کردم از حضرت آدم به بعد شوهری که شایسته ی فاطمه باشد در روی زمین نبود.

ضحاک بن مزاحم نقل می کند،از حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام شنیدم که در مورد مراسم خواستگاری از حضرت زهرا(س) می فرمود:موقعی که من نزد پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم رفتم و آن بزرگوار مرا دید خندید و فرمود: یا اباالحسن! آیا برای حاجتی که داری نزد من آمدی؟ من قرابت و سبقت در اسلام و یاری کردن خود را از آن حضرت و جهادهایی که در راه خدا کرده بودم، برای آن حضرت شرح دادم. پیغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود: یا علی راست می گویی، مقام تو بالاتر از این است که تذکّر دادی، گفتم: یا رسول الله فاطمه ی زهراء را برایم تزویج نما. فرمود: یا علی! قبل از تو چند نفر از مردان، این تقاضا را داشتند، ولی هر گاه من به فاطمه می گفتم اظهار بی میلی می کرد، شما چند لحظه ای صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم.

پیامبرخدا،نزد فاطمه علیها السلام رفت.فاطمه علیها السلام از جا برخاست و رداى پدر را گرفت و کفش هایش را درآورد و آبْ دست برایش آورد و دست و پاى او را شُست و سپس نشست . پس پیامبر خدا به او فرمود: «اى فاطمه!» . پاسخ داد: بلى ، چه مى خواهى ، اى پیامبر خدا؟ فرمود : «على بن ابى طالب ، کسى است که خویشاوندى و فضیلت و اسلامش را مى شناسى و من از خدا خواسته ام که تو را به ازدواج بهترینِ آفریدگانش و محبوب ترینِ آنان در نزدش درآورد و على از تو خواستگارى کرده است . چه نظرى دارى؟» . فاطمه علیها السلام ساکت ماند و صورتش را برنگردانْد و پیامبر خدا ، کراهتى در چهره اش ندید . پس برخاست ، در حالى که مى گفت: «اللّه اکبر! سکوت او [نشانه]رضایت اوست». پس جبرئیل علیه السلام نزدش آمد و گفت: اى محمّد! او را به ازدواج على بن ابى طالب درآور که خداوند ، این دو را براى هم پسندیده است .

خواندن خطبه عقد امیر المومنین و حضرت فاطمه در مسجد

پیغمبر صلی الله علیه وآله به امیرالمؤمنین فرمودند: یا علی تو زودتر به مسجد برو و من نیز از عقب تو می آیم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنیم و خطبه بخوانیم.

علی (ع) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حرکت نمود. ابوبکر و عمر را در بین راه ملاقات کرد، آنها از جریان کار جویا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزویج کرد، هم اکنون پیامبر در راه است تا در حضور جمعیت، مراسم عقد و خطبه خوانی را انجام دهد.

پیغمبر (ص) در حالی که صورتش از سرور و شادمانی می درخشید به مسجد تشریف برد، ‌و به بلال حبشی فرمودند: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن.

هنگامی که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای فرمود: ای مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج علی و فاطمه علیها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. على علیه‏ السلام را خواست و فرمود یا على پروردگار مرا امر فرموده که فاطمه را براى تو عقد کنم به پانصد مثقال نقره آیا راضى هستى؟ عرض کرد: یا رسول‏اللَّه راضى هستم همه حضار مبارک باد گفتند سپس رسول خدا (ص) به منبر رفت خطبه عقد را ایراد فرمود.

پس از آن علی علیه السلام برخاست خطبه ای ایراد کرد و فرمود: ای مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.

مسلمانان به پیغمبر (ص) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را با علی کابین بسته ای؟

رسول خدا پاسخ داد: آری. پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا این ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در میانتان دوستی و محبت افکند.

بخشندگی در اوج نیاز

پیامبر خدا برای شب عروسی دخت فرزانه اش، فاطمه علیهاالسلام پیراهنی آماده ساخت و ایشان پیراهن دیگری نیز داشت که پوشیده و اصلاح شده بود.شب عروسی او بود که بی نوایی در خانه ی پیامبر آمد و از ایشان لباس طلبید. دخت گرانمایه ی پیامبر برخاست و نخست پیراهن اصلاح شده ی خویش را در بسته ای نهاد تا در راه خدا به او انفاق کند اما ناگهان آیه ی شریفه ی قرآن را به خاطر آورد که: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.»

«شما به اوج نیکی و نیکوکاری نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق نمایید.»

و درست همین جا بود که «فاطمه(س)» بازگشت و پیراهن عروسی خویش را از تن درآورد و به آن زن بینوا انفاق کرد و خود همان جامه ی عادی خویش را پوشید.هنگامی که خواستند عروس گرانمایه را به خانه ی امیر مومنان ببرند، فرشته ی وحی فرود آمد و پس از سلام بر پیامبر گفت: ای پیامبر خدا! پروردگارت درود نثارت می کند و به من دستور داده است که سلام و درودی گرم نثار «فاطمه» نمایم و به همراه من ارمغانی از لباسهای بهشت نیز که از دیبای سبز تهیه شده است برای او فرستاده است.

توصیه های پیامبر (ص) به حضرت علی و حضرت فاطمه(س)

هنگامی که کاروان عروس به خانه رسید، پیامبر، امیر مومنان را فراخواند و پس از آمدن او دخت سرفرازش را خواست و دستش را گرفت و در دست علی علیه السلام نهاد و فرمود: «علی جان! خداوند دخت پیامبر را به تو مبارک سازد.»

و افزود:یا علی! هذه «فاطمه» ودیعتی عندک!یا علی! نعم الزوجه «فاطمه»! و یا «فاطمه»! نعم البعل علی!!

علی جان! این فاطمه است و امانت من نزد توست!فاطمه شایسته ترین همسر برای توست.

و آنگاه فرمود: ای «فاطمه» علی شایسته ترین شوهر است. و دستهای مقدس را بسوی آسمان گشود و نیایشگرانه زمزمه کرد که:

بار خدایا! نیکی ها و برکات خویش را بر این دو فرود فرست، و در فرزندان و نسل پاکشان برکت قرار ده!

بار خدایا! این دو تن محبوب ترین انسانها نزد من هستند، پس تو نیز آنان را دوست بدار و از سوی خویش حافظ و نگهبان بر آنان بگمار. بار خدایا! من این دو تن را با نسل پاکشان، از شیطان رانده شده و شرور و وسوسه های آن، به تو پناه می دهم.

آنگاه آبی خواست و جرعه ای از آن را به سبک خاصی متبرک ساخت و از آن قطراتی بر سر و سینه و میان شانه های دخت گرانقدر و داماد ارجمندش افشاند.

و دستور داد بانوان، عروس و داماد را در سرای جدیدشان به خدا سپارند و بروند.




ادامه مطلب

[ شنبه 95/6/13 ] [ 3:0 عصر ] [ بابایی ]